روضه من توی کوچه س..... خورد ز دیوار کوچه سیلی دیگر
مادر مظلومه ام ز سختی سیلی/خ.رد زدیوار گوچه سیلی دیگر
(دلنوشته)
صبح بردنمون زیارت بقیع
پشت پنجره ها
پاهام سست شد
نشستم ، مات و مبهوت
فقط به کوچه ای خیره شدم که دیگه نبود
ولی صدای خنده ی مشتی نامرد غاصب هنوز میاد
(دلنوشته)
صبح بردنمون زیارت بقیع
پشت پنجره ها
پاهام سست شد
نشستم ، مات و مبهوت
فقط به کوچه ای خیره شدم که دیگه نبود
ولی صدای خنده ی مشتی نامرد غاصب هنوز میاد
- ۲.۸k
- ۰۴ مهر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط